{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
ین دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم خداحافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم این جمله رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم
فرهاد جان معشوق من از شیرین تو مهربانتر است شیرین از تو خواست که کوه را بکنی ولی معشوقم به من ترحم کرد و خواست که گورم را بکنم
ببین تنهایی کارم را به کجا کشانده است آرزو میکنم که برفی بیاید تا آدمی بسازم
دقایق یعنی: جمع دق هایی که برایت کرده ام
روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند نمره من باز صفر میشود هنوز ننودنت را یاد نگرفتم
جرأتش را داری که ببینی قلمت می شکند؟ کاغذت می سوزد؟ طاقتش را داری که ببینی و نگویی از حق؟ گفتن واژه ی حق سنگین است من دگر خسته شدم
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯿﺒﺎﺭﯾﺪ ﺍﺯ ﺩﺭﺯﻫﺎﯼ ﮐﻔﺶ ﮐﻬﻨﻪ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺳﺮﺩﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯽ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﻧﺎﻥ داغ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪ ﺷﺒﯿﻪ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻮ
خوبیه مجرد بودن آینه که دمه عیدی شرمنده زن و بچت نمیشی
به پلنگ صورتی میگن بابات مرده شوکه می شه میگه چی؟ بابام؛ بابام؛ بابام بابام بابام بابام بابام بام بام بام بابابابام بام (با آهنگ پلنگ صورتی بخونید)
دانشمندان کشف کردند در تمامی سریالهای ایرانی افراد به یکی از سه طریق زیر باردار میشوند بلوتوث نگاه آغشته به لبخند پیام بازرگانی
یارو پشت ماشینش نوشته بیمه حضرت ابوالفضل بعد جوری ویراژ میده که کنترلش از دست خدا هم خارجه
دیروز دختر خالم گوشی جدید خریده اس ام اس داده می گه اگه گفتی من کیم خدایا من سرمو کجا بکوبم اینم فکو فامیله ما داریم!؟
نصفه شبی یارو زنگ زده میگه شما؟؟؟ هیچی دیگه منم کلی عذرخواهی کردم گفتم ببخشید گوشیمو اشتباه برداشتم!
به بهشت نمیروم اگر WiFi آنجا نباشد
فقط یه ایرانی میتونه با چن بار زدن دکمه آسانسور اونو زود تر بیاره پایین!
مسیج اشتباهی برام اومد بدین شرح که رسیدی پاریس خبر بده جلسه هیئت مدیره هم فرداست حالا من داشتم باب اسفنجی میدیدم منم جواب دادم ok
ین دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم خداحافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم این جمله رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم
فرهاد جان معشوق من از شیرین تو مهربانتر است شیرین از تو خواست که کوه را بکنی ولی معشوقم به من ترحم کرد و خواست که گورم را بکنم
ببین تنهایی کارم را به کجا کشانده است آرزو میکنم که برفی بیاید تا آدمی بسازم
دقایق یعنی: جمع دق هایی که برایت کرده ام
روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند نمره من باز صفر میشود هنوز ننودنت را یاد نگرفتم
جرأتش را داری که ببینی قلمت می شکند؟ کاغذت می سوزد؟ طاقتش را داری که ببینی و نگویی از حق؟ گفتن واژه ی حق سنگین است من دگر خسته شدم
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯿﺒﺎﺭﯾﺪ ﺍﺯ ﺩﺭﺯﻫﺎﯼ ﮐﻔﺶ ﮐﻬﻨﻪ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺳﺮﺩﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯽ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﻧﺎﻥ داغ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪ ﺷﺒﯿﻪ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻮ
خوبیه مجرد بودن آینه که دمه عیدی شرمنده زن و بچت نمیشی
به پلنگ صورتی میگن بابات مرده شوکه می شه میگه چی؟ بابام؛ بابام؛ بابام بابام بابام بابام بابام بام بام بام بابابابام بام (با آهنگ پلنگ صورتی بخونید)
دانشمندان کشف کردند در تمامی سریالهای ایرانی افراد به یکی از سه طریق زیر باردار میشوند بلوتوث نگاه آغشته به لبخند پیام بازرگانی
یارو پشت ماشینش نوشته بیمه حضرت ابوالفضل بعد جوری ویراژ میده که کنترلش از دست خدا هم خارجه
دیروز دختر خالم گوشی جدید خریده اس ام اس داده می گه اگه گفتی من کیم خدایا من سرمو کجا بکوبم اینم فکو فامیله ما داریم!؟
نصفه شبی یارو زنگ زده میگه شما؟؟؟ هیچی دیگه منم کلی عذرخواهی کردم گفتم ببخشید گوشیمو اشتباه برداشتم!
به بهشت نمیروم اگر WiFi آنجا نباشد
فقط یه ایرانی میتونه با چن بار زدن دکمه آسانسور اونو زود تر بیاره پایین!
مسیج اشتباهی برام اومد بدین شرح که رسیدی پاریس خبر بده جلسه هیئت مدیره هم فرداست حالا من داشتم باب اسفنجی میدیدم منم جواب دادم ok
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}